کد مطلب:369505
سه شنبه 26 بهمن 1395
آمار بازدید:247
دعای 52- و از دعای امام علیهالسلام بود، در اصرار به خداوند بلندمرتبه
(1) ای خدایی که چیزی در زمین و آسمان بر تو پنهان نیست. و چگونه آنچه را که خود آن را آفریدهای - ای خدای من - بر تو پنهان باشد؟ و چگونه آنچه را که خود ساختهای، شمار آن را ندانی؟ یا چگونه از تو پنهان شود، آنچه که خود آن را تدبیر مینمایی؟ یا چگونه میتواند از تو بگریزد، آنکه جز به وسیله روزیاتْ زندگی برایش نیست؟ یا چگونه از تو رهایی یابد، کسی که در غیر قلمرو تو، راهی برایش نمیباشد؟
(2) پاک و منزّهی! ترسندهترین آفریدگانت از تو، آگاهترین آنها به (کبریایی) توست. و خاضعترین آنان از تو، عمل کنندهترین ایشان به فرمان توست. و پستترین آنها نزد تو، کسیست که تو او را روزی میدهی و او غیر تو را میپرستد.
(3) پاک و منزّهی! کسی که به تو شرک آورَد و پیامبرانت را دروغگو شمارد، از فرمانرواییات نمیکاهد. و کسی که حکم تو را نپسندید، نمیتواند فرمانت را بازگرداند. و کسی که قدرت تو را تکذیب نمود، نمیتواند خود را از تو بازدارد. و کسی که جز تو را پرستید، از دست تو گریزی ندارد. و کسی که (مرگ و) دیدار تو را نپسندید، در دنیا عمر جاودان نیابد.
(4) پاک و منزّهی! چه بزرگست مرتبه تو! و چه غالب است پادشاهیات! و چه شدید است قدرت تو! و چه نافذ است فرمانت!
(5) پاک و منزّهی! مرگ را برای همه آفریدگانت - آنکه تو را یگانه دانست و آنکه به تو کفر ورزید - رقم زدهای. و همه چشنده مرگ هستند. و همه به سوی تو برگشت کنندهاند. پس تو مبارک و برتری. جز تو معبودی نیست. یگانهای هستی که برای تو شریکی نمیباشد.
(6) به تو ایمان آوردم و پیامبرانت را تصدیق نمودم و کتابت را پذیرفتم و به هر معبودی جز تو کفر ورزیدم و از هر که جز تو را پرستید، بیزاری جستم.
(7) خداوندا، من شب را به صبح و صبح را به شام میآورم، در حالی که عملم را اندک میبینم و به گناهم اعتراف دارم و به خطاهایم اقرار میکنم. من به خاطر زیادهروی بر خود، خوار گشتهام. عملم مرا به هلاکت افکنده و هوای نفسم مرا تباه ساخته و خواهشهای نفسانیام مرا محروم گردانده.
(8) پس - ای مولای من - از تو درخواست میکنم، درخواست کسی که نفس او به خاطر آرزوهای درازش سرگرم شده و تن او به خاطر آرامش رگهایش، غافل مانده و دلش به سبب زیادی نعمتها بر او، فریفته شده و اندیشهاش برای آنچه به سوی آن بازمیگردد، اندک است.
(9) درخواست کسی که آرزو بر او چیره گشته، و خواهش نفس او را گمراه نموده و دنیا بر او تسلّط یافته و مرگ بر او سایه افکنده است. درخواست کسی که گناهانش را بسیار دانسته، و به خطایش اعتراف نموده است. درخواست کسی که پروردگاری برای او جز تو و سرپرستی برایش غیر تو نیست، و نجات دهندهای برای او از تو نمیباشد، و پناهگاهی برای او از تو، جز به سوی تو نیست.
(10) خدای من، به آن حقّ واجب خود که بر همه آفریدگانت داری، و به آن نام بزرگت که پیامبرت را فرمان دادی که تو را با آن تسبیح گوید، و به آن بزرگی ذات بزرگوارت که کهنه و دگرگون نمیشود، و تغییر حال نمیدهد، و نابود نمیگردد، از تو میخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و مرا به وسیله بندگیات از هر چیزی بینیاز گردانی و مرا با ترس از خود، در دوری از دنیا، تسلّی بخشی. و با رحمت خویش مرا به بسیاریِ بخشش خود بازگردانی.
(11) پس فقط به سوی تو میگریزم و تنها از تو میترسم و تنها از تو فریادرسی میخواهم و فقط به تو امیدوارم و تو را میخوانم و تنها به سوی تو پناه میبرم و به تو اعتماد میکنم و فقط از تو یاری میجویم و تنها به تو ایمان دارم و فقط بر تو توکّل میکنم و تنها بر بخشش و بزرگواری تو دل میبندم.